چاپ یادداشت تبلیغاتی برای صابکار بی اعصاب! | چاپ یادداشت تبلیغاتی شما در بهترین مرکز چاپ تهران و ایران
16179
rtl,post-template-default,single,single-post,postid-16179,single-format-standard,ajax_fade,page_not_loaded,,qode-theme-ver-16.8,qode-theme-bridge,qode_header_in_grid,wpb-js-composer js-comp-ver-6.0.5,vc_responsive

چاپ یادداشت تبلیغاتی برای صابکار بی اعصاب!

چاپ یادداشت تبلیغاتی شما

چاپ یادداشت تبلیغاتی برای صابکار بی اعصاب!

چاپ یادداشت تبلیغاتی برای صابکار بی اعصاب!

ما صاحبکاری داریم که اعصاب برای ما و گرافیست شرکت و البته خودش نذاشته بود. آن قدر حساسیت روی هدایای تبلیغاتی شرکت نشان داده بود که میدانستیم اگر این کار درست پیش نرود خودش را لای در میگذارد و در را محکم میبندد! حتی امکان دارد کل پرنسل شرکت را مجبور به خوردن کاغذ های تبلیغاتی کند تا آرام شود ! گرافیست بیچاره هر چه طرح و ایده در چنته داشت رو کرده بود و با حساسیت بالا و حس وظیفه شناسی پیش میرفت. ولی با همه این ها وقتی به صاحبکار میگفتیم سخت نگیر میگفت :

تبلیغات معرف شرکته ، یادداشت های تبلیغاتی و چیزهایی که قراره چاپ بشن آبرو و اعتبار مارو نزد بقیه شرکت و ادارات بالا میبره و این باعث میشه تو یاد همه بمونیم و رشد کنیم

ما هم حق رو بهش دادیم و وقتی طرح یادداشت های تبلیغاتی و کاتالوگ آماده شد و روی مانیتور کامپیوتر آن را ملاحظه فرمودیم همگی داشتیم کف و خون بالا میاوردیم که به به چه کردی ! حالا با این تبلیغات شیک و خوشرنگت ایران که هیچی تو جهانم مطرح میشی.

گرافیست بیچاره که از زیر یک پروژه نفس گیر سربلند بیرون آمده بود جوری لبخند میزد و خوشحال بود که گویی برنامه های کرل و فتوشاپ هم کشف ایشان بوده و ایشان آن ها را طراحی کرده و به مصرف عموم رسانده ، از حق نگذریم حق هم داشت حسابی زحمت کشیده بود و چندماه تمام خون دل خورده بود!

    مطالب مرتبط :

آشنایی با خدمات ایران زمین ، هدایای تبلیغاتی و یادداشت تبلیغاتی

مسلما مرحله بعدی اجرای طرح ها بود. طرح های یادداشت های تبلیغاتی میرفتن تا روی همه یاداشت هارو کم کنن و مهمون شکت ها بشن .  دقیقا یادمه ساعت 9 صبح بود و صاحبکار عزیز میرفت تا تبلیغات رو چاپ کنه و بده دست رقیب و رفیق . بهش گفتم جناب کجا میبری چاپ میکنیشون ؟ گفت سرکوچمون یه جا هست هم نزدیکه هم زود تموم میشه . مگه مهمه کجا چاپ بشه آخه . چاپ چاپه دیگه و همونجور که زیر لب کلمات نامفهومی رو به زبون میاورد دور شد.

دوروز بعدش همگی با قیافه صابکار جان خواب از سرمان پرید . کم مانده بود خودش را له کند و از زیر در بیرون بیاید ! گرافیست بیچاره زیر میز قایم شده بود و منم سوت بلبلی زنان کارم را انجام میدادم اما زیر چشمی هم نگاه میکردم که چه شده است صابکار عزیز را !

یکهو اومد و گفت مردک چهار ضلعی ! گفتم من ؟ گفت نه تو که گردی ! اونی که اینا رو چاپ کرد ! و بعد تبلیغات رو گذاشت رو میز و بیرون رفت . ما کم کم جرائت کردیم و به کاغذ ها نزدیک شدیم. یکی کم رنگ تر یکی پرنگ تر . نوشته های یک معلوم نبود و نوشته های یکی از زیر هم مشخص بود . گرافیست بدبخت کم مانده بود تشنج کند که دوباره صابکار وارد شد . همگی خواستیم پناه بگیریم اما با قیافه ناراحت و مظلوم که رو به رو شدیم فهمیدیم الان باید دستمال کاغذی بیاوریم .

گفت اشتباه کردم ! گفتیم چرا گفت تبلیغات رو بردم دادم جایی که نه نمونه کارهاشونو دیدم نه میدونستم چه جوری کار میکنن . اونام اینارو تحویل دادن . یکی بالاتر یکی پایین تر . رنگ هارو نگاه کن آدم میخواد کور بشه نبینه . ادم میخواد دستش قطع بشه ولی این کیفیت کاغذ رو دست نزنه و همونجور که صداش بیشتر به گریه شبیه میشد گفت حیف این همه حرص خوردن من ! اگه بدونین یه کم پول بیشتر ازم گرفت به یه بهونه الکی که دیگه هیچی . همه ما آماده گریه بودیم که گفت تازه دیگه روم نمیشه ببرم بدم به بقیه شرکت ها . فکر میکنن ما کارامون مث این کثیف و بی کیفیته.

دیدم الاناس که مرد گنده واقعا بزنه زیر گریه ، گفتم حاجی بیخیال ! میدیم یه جا دیگه چاپ میکنه ! من یه جارو میشناسم به اسم ایران زمین که با کیفیت و اختصاصی کار میکنه . یعنی کاملا مثل شما حساسن و کار خوب دست مردم میدن. این شد که چند روز بعد یادااشت های تبلیغاتی خوشگلمون رو تحویل گرفتیم و بردیم برای بقیه !

اینم از شماره های تماس با ایران زمین:

Phone: 02188893140
Fax: 02188893140

No Comments

Post A Comment